Wednesday, June 14, 2006

دعوت به افسردگی عمیق تر

پارکینگالری برگزار می کند:
افسردگی عمیق تر
تجربه جمعی هنر معاصر/ هنر رسانه جدید / اجرا/ عکاسی / تایپوگرافی/ ادبیات / تصویرسازی/ نقاشی

نمایشگاه‌" افسردگی عمیق تر‌" با 237 شرکت کننده‌ ایرانی از سراسر ایران و 14 شرکت کننده از کشور های آلمان، برزیل،ترکیه،نیجریه،ژاپن،کانادا،سوئد،آمریکا،فرانسه،کامبوج،استرالیا و انگلستان، دو‌هفته اول تیر ماه در چهار نگارخانه تهران، طراحان آزاد،آتبین و زنگار به نمایش در خواهد آمد.
افسردگی عمیق تر تلاشی است برای تجربه جمعی هنر معاصر و تبادل ایده ها در باره پدیده‌ای که به ظاهر بسیار سیاه می نماید، اما چنین نیست.
نخستین تجربه نمایشگاهی بزرگ و مستقل از این دست، به همت سایت پارکینگالری در زمستان 83و با همکاری دو نگارخانه طراحان آزاد و آتبین، با شرکت 45 هنرمند ایرانی و خارجی برگزار شد با توجه به استقبال خوبی که از آن شد، نسخه اینترنتی آن در فروردین 84 بروی سایت قرار گرفت. نمایشگاه نخست بر آن بود که تعامل انسان را با پدیده افسردگی و نیز ارتباط آن با خلق اثر هنری را محک بزند،به عبارتی به هنر، به مثابه راه نجات از افسردگی و به افسردگی، به مثابه موتور خلاقیت بپردازد.
پارکینگالری با تجربیات نمایشگاه دو‌سال قبل و با هدف برگزاری نمایشگاهی که گروه بزرگ تری را به مشارکت وا‌دارد، فراخوانی را در بهمن ماه 1385 منتشر کرد و از هنرمندان ایرانی و خارجی در بخش های ویدئو، صدا، چیدمان، اجرا، عکاسی، تایپوگرافی، ادبیات، تصویرسازی و نقاشی دعوت به‌عمل آورد تا ایده ها و آثارشان برای نمایشگاهی در تابستان هشتاد و‌پنج ارسال دارند. تا پایان یافتن مهلت ارسال آثار بیش از 300 اثر به دبیرخانه نمایشگاه رسید.گروه برگزار کننده در انتخاب و گزینش آثار تا جای ممکن آزاد عمل کرده و سعی بر آن داشته تا نمایشگاه فرصتی باشد برای به اشتراک گذاردن ایده های متنوع و حتی در مواردی متضاد، تا بی دستکاری، برشی از آنچه به دبیرخانه رسیده است را برای نمایش ارائه دهد بی آنکه تنها به بهترین ها را اجازه حضور داده باشد، لذا تعدادی از آثار به عنوان یک اثر واحد مطرح نشده‌اند بلکه سعی شده است تا در رابطه با آثار دیگر به نمایش در آیند و گفتگوی بینابین‌شان ترکیبی نو بسازد.
روز جمعه دوم تیر ماه بخش های ویدئو، صدا و چیدمان در نگارخانه‌طراحان‌‌آزاد و بخش تصویرسازی و نقاشی در ‌نگارخانه‌آتبین‌گشایش می یابد ، شنبه سوم تیر ماه نیز در نگارخانه‌تهران شاهد افتتاح نمایشگاه عکاسی، تایپوگرافی و چیدمان خواهیم بود و نگارخانه‌زنگار در روز پنجشنبه هشتم تیرماه میزبان بخش پرفورمانس خواهد بود.نمایشگاه ها تا چهاردهم تیر ماه ادامه خواهند داشت. متن های کوتاه رسیده به نمایشگاه نیز در کاتالوگی که به همین منظور تهیه شده ارائه خواهند شد و نیز به‌صورت آثار تایپوگرافی ارائه خواهند شد.
نگارخانه طراحان آزاد
/ دوم تا چهاردهم تیرماه یکهزار و سیصد و هشتاد و پنج / از ساعت شانزده تا بیست
گشایش از ساعت شانزده تا بیست
تهران، میدان گلها، میدان سلماس، شماره چهل و یک / تلفن 88008676

نگارخانه آتبین
/ دوم تا سیزدهم تیرماه یکهزار و سیصد و هشتاد و پنج/ از ساعت شانزده تا بیست/
گشایش از ساعت هجده تا بیست و دو/
تهران، خیابان ولی عصر، پایین تر از چهارراه پارک وی، کوچه خاکزاد، شماره دوازده + یک /
تلفن : 22017761

نگارخانه زنگار
/ هشتم تا چهاردهم تیرماه یکهزار و سیصد و هشتاد و پنج/ از ساعت شانزده تا بیست و یک/ گشایش از ساعت هجده تا بیست و یک /
تهران، بلوار آفریقا، بالاتر از میرداماد، بلوار مینا، شماره نوزده، طبقه اول، واحد پنج
تلفن: 88771272

نگارخانه تهران
/ سوم تا چهاردهم تیرماه یکهزار و سیصد و هشتاد و پنج/ شنبه تا چهارشنبه از ساعت چهارده تا بیست / جمعه از ساعت شانزده تا بیست/ گشایش از ساعت هفده تا بیست/
تهران، خیابان انقلاب، خیابان قدس، ضلع شرقی دانشگاه تهران/ تلفن : 61112495 / 66410959

نگارخانه های طراحان آزاد، آتبین و تهران پنجشنبه هشتم تیر تعطیل است.

با همکاری"شرکت مشاور طراح مدیا" و " سری کتاب های شروین"

Monday, June 12, 2006

دعوا سر لحاف ملا و نمایشگاه نسل پنج گرافیک ایران

جدا از پروژه کتاب طراحان نسل پنج که مدت هاست در دفتر رضا عابدینی، طراح شاخص نسل چهار، که به جرات می توان گفت شناخته شده ترین نیز هست ، پیگیری میشود
مدتی است تحرکاتی برای برگزاری نمایشگاهی به همین نام از سوی برخی طراحان شناخته شده! و ناشناس! نسل پنج صورت گرفته است که ضرب المثل های زیادی را به یاد می آورد! الان هم که بازارضرب المثل گرم است.
شکی نیست که برگزاری چنین نمایشگاهی را باید به فال نیک گرفت اما آنچه بسیار نگران کننده است
پیش فرضهای غلطی است که برخی را به این گمان انداخته که یکه وتنها پیش قراولان این نسل هستند، و برخی دیگررا به فکر موج سواری ! به نظر اینجانب مهم ترین خصیصه طراحان مطرح این نسل مستقل بودن آنها، از امکانات دولتی و رانت های احتمالی و جریاناتی است که معمولا در حاشیه گرافیک و نه در متن آن جریان دارد ، لذا برگزاری این نمایشگاه بدون درنظر گرفتن نظرات تمامی افرادی که به آن تعلق دارند معنا و مفهومی جز مونوپل کردن و به نام زدن سند جریانی پویا و زنده نیست
هرچقدر هم لیست هیات انتخاب آن پروپیمان و پر از ستارگان زیر و درشت جدید الورود یا حتی باسابقه باشد،
با وجود حمایت های (بخوانیم مشکوک) فرهنگستان و موسسه صبا
باز بوی خوبی از آن به مشام نمی رسد.
چه گفته اند : مارا به خیر تو امید نیست شر مرسان
امیرعلی قاسمی
خرداد هشتاد و پنج
چنانچه هر کس نظری دارد با کمال میل پذیرای آن هستم
چرا که حرف بسیار است و زمان اندک
چه بسی توانستیم به نتایج خوبی برسیم
پی نوشت و توضیح لازم:(چراکه دوستان معدودی به جهت تشابه اسمی این دو جریان دچارسوءتفاهم شده اند) باید بگویم پروژه کتاب پنج و فراخوان آن، که در پارکینگالری به آن لینک داده ام ،هیچ ربطی به نمایشگاه نسل پنجم که من از اتفاق آن به تلخی یاد کردم ندارد ،
این اشتباه را خبرنامه انجمن، و نیز خبرگزاری ایسنا، که از همه جا بی خبر هردو مطلب را مرتبط به هم منتشر کرده است!!! دامن زده است!
دوست جوانی که درصدد برگزاری نمایشگاه مذکور است سر بلند پروازی دارد درعین حال آنقدر متواضع است که نام خود را اعلام نکرده است تا ریا نشود !! من نیز اسم ایشان را اینجا فاش نمیکنم
چون آنهایی که باید بدانند می دانند!
اینر افقط از این بابت نوشتم که دوستانی مازندرانی در سایت هفت آینه مطلب بنده را کاملا وارونه فهمیده اند
خرده ای بر آنان نمیگیریم چراکه در متن مقاله من در صدد آن یود که از کس خاصی نام نبرم
لذا سؤ تفاهم پیش آمده قابل پیش بینی بود
هنوز هم میگویم که برگزاری چنین نمایشگاهی زود است و فرمایشی مینماید!
والسلام

Thursday, June 01, 2006

مطلبم در کار کارگاه در باره فراخوان نمایشگاه نسل پنجم

این مطلب در سایت کارگاه و نیز در مجله اینترنتی رنگ منتشر شده است قصد خاصی از انتشار آن اینجا ندارم، چراکه انعکاس نسبتا خوبی پیدا کرد اما در حال ترجمه، ویرایش و تکمیل آن هستم، برای دو مجله خارجی بفرستم !

گرافیک نوین ایران جریانهای تلخ و شیرین بسیاری را در طی ده سال اخیر، پشت سر‌گذاشته است ، گشایشی که در سالهای نخستین دوم خرداد به جهت نگاه متفاوت دولت خاتمی به فرهنگ، صنعت نشر کتاب ونیز روزنامه ها و مجلات مستقل را تکان داد، برای گرافیک ایران، تنها بانی خیر نبود بلکه آنچه نو آوری و تکثر گرایی اصلاحات برای گرافیک ایران به ارمغان آورد، به تدریج بعد از سه چهار سال با فرمولیزه شدن روبنای تایپوگرافیک ِ "هر آنچه طراحی نیاز داشت "، به تلخی به تکرار وتکرارٍِ تکرار رسید. از یک سو خلا آموزش سالهای نخستین پس از انقلاب، با هیجان و طغیان عصر کامپیوتر آمیخته بود، از سوی دیگر سوؤتفاهمات تایپوگرافیک در بین دانشجویانی که نگاهشان به طراحان مطرح آن دوره بود، بیداد میکرد.با افزایش سفارشات دلخواه فرهنگی هنری و اقبالی که به کمک اینترنت به ممد طراحان آمده بود گرافیک کم تیراژ یا حتی بی تیراژ ایرانی، به سرعت مرزهای فیزیکی را درنوردید و جهانی شد. جهانی که به شدت دوقطبی می شد و یک قطب آن، از بد حادثه در خاورمیانه قرار داشت، خاورمیانه ای که در رسانه ها غربی معادل " شر‌" معنا می شد و بخش مثبت اندیش دنیا نسبت به هر آنچه از آن بخش از دنیا می‌آمد-حتی گاه بی هیچ دغدغه زیبا شناختی - کنجکاو و حریص بود. کشور فرانسه به مدد "لوکرنک" طراح فرانسوی که تمایلات چپ و ضد آمریکایی داشت، میزبان نمایشگاهی نسبتا بزرگ از گرافیک ایران با عنوان "فریاد ایرانی " شد و این تنها یکی از نقاط شروع این جریان بود، طراحان ایرانی کم کم راه و چاه بینالها و نمایشگاه های پوستر را در سرتاسر دنیا- که پیش از حضور ایران و ایرانی در آنان از تعداد انگشتان دست تجاوز نمی‌کرد- فرا گرفته بودند و آسمان گرافیک ایران در طی دو سه سال ستاره باران شد و طراحان بیشتری از ایران به عضویت اِی جی آی در آمدند ، حتی کار به جایی رسید که برخی از منتقدین اندک‌شمار گرافیک ایران از گرافیک جشنواره‌ای ـ همانند سینمای جشنواره‌ای – سخن گفتند، و ما صاحب کلی طراح شدیم که ده دوازده طراح پا به سن گذاشته را پشت سر نهاده به تاخت به جلو می رفتند، که تعدادی کمی از اینان، به آموزش گرافیک در دانشگاه های‌نیمه دولتی، غیر انتفاعی و آزاد و نیز آتلیه های خصوصی شان پرداختند و نسلی متفاوت از آنچه در توان معلمان نیمه بازنشسته قبلی بود را، تربیت کردند که با خودشان فاصله سنی زیادی نداشتند. تا اینجا همه چیز به ظاهر بر وفق مراد بود، همه همدیگر را دوست داشتند و به هم لبخند می زدند، آنچه نگران کننده می نمود قدرت طلبی و دغدغه ریاست بود و همین باعث تفرقه و چند‌دستگی میان پیش‌کسوتان، حاضران و آیندگان، و موجب دل گیری ها و تشنج های شدید و خفیف بسیاری شد که همه می دانیم‌اش و نمی‌خواهیم بر زبان‌اش بیاوریم‌ .
و اکنون، بله، تاریخ! در زمانی بسیار کوتاه در حال تکرار شدن است، اکنون در آستانه چالشی دیگر برای گرافیک ایران هستیم، آنهم در بین طراحان موسوم به نسل پنج؛ که تعریف بازه اعضای آن بسیار مشکل است : شاگردان تازه به دوران رسیده معلمان نسل قبلی، جوانان مجهز به فتوشاپ و کورل، میانسالانی که بقدر کافی پا به سن نگذاشته‌اند تا نسل چهاری حساب شوند، دانشجویانی که عجله دارند تا برسند و اتود دانشگاهی‌شان را پوستر بخوانند، مهندسان کامپیوترِ‌ خوش ذوق در آن حوزه سنی، هنرمندان شکست خورده یا شکست نخورده‌ی حوزه‌های کاریکاتور، نقاشی، مجسمه سازی و غیره و غیره که برای امرار معاش به گرافیک رو آورده‌اند و .... به راستی چه کسی مستحق این عنوان پر طمطراق است؟ آن چیز که در این میان انکار‌ناکردنی است مستقل بودن اکثریت قریب به اتفاق این افراد است و رشد منطقی آنان در طول پنج شش سال اخیر است . امروزه روز حتی بسیار زود است که به تعریفی چنین برای طراحان نسل چهار برسیم ، چه رسد به آنکه راجع به نسلی حرف بزنیم که هنوز دانشجوی از آب و گل در نیامده، در میان شان هست و گمان خام بریم که تعریف‌مان جامع نیز هست، ماندگاری و رفتنی بودن هر طراح را دریک نسل معین، تنها زمان معین می کند، و به راه اندازی نمایشگاهی به این عنوان فاخر، - نمایشگاه پوستر های منتخب نسل پنجم گرافیک ایران- با در نظر نگرفتن تمامی ظرفیت ها و عواقب آن تنها می تواند معنای قدرت طلبی و زیاده خواهی و یار‌کشی از جریانی پر فراز و فرود را بدهد که هر چه باشد از قد و اندازه برگزارکننده این نمایشگاه کمی بلند تر است، حتی اگر دستها‌یی (بخوانیم امکانات دولتی) برایش قلاب گرفته باشند. چرا همانطور که گفته آمد حدود واقعی بازه مورد نظر‌ نا معلوم است و حتی لیست هیات انتخاب آن نیز جز در یک مورد چنگی به دل نمیزند ، جای خالی دیگرانی که حداقل با انجمن طراحان گرافیک ایران مشکل کمتری داشته باشند (!)، خالی است. جمله بندی ضعیف و سر هم بندی شده‌ی فرم فراخوان- که نشان از تعجیل در انتشار آن قبل از پایان کلاس های دانشجویان دانشگاهها دارد - بر آن بوده است نگذارد خواننده دریابد که چه کسی برگزار کننده اصلی است نیز مزید بر علت شده است : عبارت "نسل پنج " که در فرم آمده به واقع اسم خاص است یعنی به قولی نمایشگاه، نمایشگاه را برگزار می کند!عنوان "نسل پنج " گرچه به ظاهر آنطور که از اسمش پیداست می بایست همه را در بر‌بگیرد در واقع سرپوشی است برای پنهان کردن نام گرداننده‌ی اصلی. نمایشگاه حاضر فرزند آزمایشگاهی‌ ِ نمایشگاهی است، که گروهی دانشجویی در زمستان گذشته قصد برگزاری آن را داشت و به علت مخالفت تعدادی از طراحان مدعی این نسل با نحوه برگزاری و هیات انتخاب قبلی به جایی نرسید. آنچه غم انگیز است آن است که گرافیک امروز ایران با همه خوش شانسی‌اش ، با همه موفقیت ها و مقبولیت جهانی‌اش، ساخت بیماری دارد و با وجود انجمنی پر سابقه و نسبتا پر‌کار، گرافیک امروز ایران از تجربه فعالیت مدنی مناسبی برخوردار نیست؛ همه یا آنچنان مشغول کار و معیشت‌اند، که بی واکنش از کنار این سند به نام زدن، می گذرند و یا آنقدر ذوق زده‌اند از مطرح شدن، که در پوست نمی‌گنجند، اما آنچه غم‌انگیزتر است، آن است برخی به توسل به روش های پدر‌سالارانه، که گذشتگانمان، ما را آنگونه پرورانده و هدایت کرده‌اند، قصد سواری بر نسلی دارند که خوشبختانه قیم نیاز ندارد و دم به تله نخواهد داد.
ان شاء‌الله.

دوشنبه پانزده خرداد هشتاد و پنج
تهران
امیر‌‌علی قاسمی / طراح گرافیک و مدیر سایت پارکینگالری

نمایشگاه تصویرسازی های دیجیتال بهرنگ صمدزادگان


خیابان ونک شماره 13 شما را دعوت میکند
بهشت وجهنم بهرنگ صمدزادگان را ببینید
خرداد19 تا 1 تیرماه هشتاد وپنج
شنبه تا پنجشنبه 5 تا 7 بعد ازظهر

فراخوان کتاب پنج : گزیده آثار نسل پنجم طراحان گرافیک ایران

فرم شرکت در پروژه گرداوری این کتاب را از اینجا بگیرید