خوش گذشت

اول عصری که باید می رفتم کنسرواتوار تهران کنسرت مهرداد پالیزبان و رفقا باید برای رها عکاسی می کردم.اول آقای دربان پیر راهم نداد بعد مثل اینکه دلش برام سوخت منو برد بالا طبقه چهارم که"افرادات" مشغول ساندچک بودند اما من که خودمو معرفی کردم تونستم اوجا بمونم و کم کم صدا ردیف شد و ملت اومدند تو من هم کم کم شورع کردم یخم باز شد و آخرش تعداد عکسهارسید به 295
تو تماشاچی ها سهند و نسا رو پیدا کردم بعد رفتیم کافه قنادی لرد اون روبرو نفری یه شیر قهوه و یک فقره شیرینی مورد علاقه مونو بلعیدیم چون دیر بود و اونجا 8 می بست .
بعد مقادیری ترافیک و اینا سهند منو رسوند میدان ونک و بعد دیگه خونه

باید پوستر قدم زدن روی ابر با چشمان بسته رو تموم کنم کار این دوست دیوانه ام آروند دشت آرای است و نوشته چرمشیراست ما قبلا یه بار به هم کار کردیم سر کاره
رویای بسته شده به اسبی که از پا نمی افتد"
این پوسترش
که خیلی دوستش دارم و این هم
سایت گروه ویرگول
فعلا تا بعد